از کراماتنا

ساخت وبلاگ
دوشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۶، ۰۳:۱۰ ق.ظ حس امام رو دارم که تو هواپیما خبرنگار ازش پرسید چه احساسی دارید از برگشت به ایران؟  گفت هیچی! ۶ ۰ ۹۶/۰۴/۲۶ آقاگل ‌‌ از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 164 تاريخ : دوشنبه 26 تير 1396 ساعت: 12:45

تا بحث بحث اعدام، و راه اندازی "کمپین نه به اعدام" و "کمپین نه به کمپین نه به اعدام" مطرح است! از همین تریبون استفاده کرده و این نکته را مطرح کنم که این بنده نگارنده نه تنها طرفدار اعدام هستم. بلکه معتقد به قانونی هستم به نام "قانون کلت!" که معرف اکثریت دوستان هم هست. خلاصه کلام (خیر الکلام ما قل د از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 166 تاريخ : شنبه 24 تير 1396 ساعت: 1:56

خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفت از فکر اینکه قد نکشیدم دلم گرفت از فکر اینکه بال و پری داشتم ولی بالاتر از پروبالم نپریدم دلم گرفت از اینکه با تمام پس انداز عمر خود حتی ستاره‌ای نخریدم دلم گرفت کم کم به روی سطح آینه برف می‌نشست دستی بر آن سپید کشیدم دلم گرفت دنبال کودکی که در آن سوی برف بود رفتم و از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 173 تاريخ : شنبه 24 تير 1396 ساعت: 1:56

خیلی بیخود و بی‌جهت یکباره یاد اولین روزی افتادم که اینجا رو ساختم، اینجا اولین پست این بنده نگارنده است، قبل و بعد از این وبلاگ وبلاگ دیگه ای نداشتم. و هرگز هم نخواهم داشت. سومین تابستون رو بعنوان یک وبلاگ نویس دارم تجربه می‌کنم. از بین پست‌هایی که ظرف یک ماه اول وبلاگ نویسی بودنم نوشتم این پست رو از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 168 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1396 ساعت: 14:29

نیمی از نگرانی‌ها و اضطراب‌های ما مربوط به نظر دیگران است، ما باید این خار را از بدن خود بیرون بکشیم. نظر دیگران تصوری خام یا یک وهم است که هر لحظه می‌تواند تغییر کند. نظر دیگران به نخی بند است و ما را برده‌ی آنان می‌کند. برده ی نظراتشان و بدتر، برده‌ی آنچه وانمود می‌‌کنند به نظرشان می‌رسد. درمان از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 151 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 3:34

پاسخ:
میگفت آدما چطوری گاو میشن؟ به مرور :)

حالا شاید زیاد هم آدم نباشه. ولی حداقلش اینه که خودش میدونه که گاوه. بعضی آدما گاون. ولی قبول هم نمیکنن که گاون. اون خیلی خطرناکه. :D

از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 180 تاريخ : سه شنبه 20 تير 1396 ساعت: 19:58

چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کرده‌ای این چنین طراریت با من مسلم کی شود عهد کردی تا من دلخسته را مرهم کنی چون تو گویی یا کنی این عهد محکم کی شود چ از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 170 تاريخ : سه شنبه 20 تير 1396 ساعت: 19:58

يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۶:۵۷ ب.ظ این عکس برای من خیلی دردناکه، عکس متعلق به شهری است که روزی زیبا بود. نزدیک مکان قابل رویت در عکس کانون پرورشی فکری کودکان بود.(هنوز هم هست البته.) پاتوق کودکی ما. از وقتی خوندن و نوشتن رو یاد گرفتیم روزهای زوج هفته که می‌رسید اونجا افتاده بودیم. (روزهای فرد مخ از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 157 تاريخ : سه شنبه 20 تير 1396 ساعت: 19:58

از حال خوب به حال بد(و البته بالعکسش) به اندازه یک سر سوزن فاصله است، داستان از این قرار است که ما بلاگرها مثل مانگوستین می‌مانیم. مانگوستین یک میوه استوائی است که من هم مثل شما تاحالا نه این میوه را دیده‌ام! و نه خورده‌ام. ولی میدانم نزدیک ترین چیز به یک وبلاگنویس همین میوه است. مانگوستین بوی خوشی از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 154 تاريخ : سه شنبه 20 تير 1396 ساعت: 19:58

با اتفاقی که برای احمد افتاد می‌دونستیم که فوتبال موقتاً باید تعطیل بشه.  از ترس پیرزن همسایه که از دست ما چند نفر به خاطر شکسته شدن شیشه‌اش حسابی شاکی بود. و مادر احمد که لااقل مطمئن بودم به خون من یک نفر تشنه است تا چند روز جرئت اینکه توی کوچه آفتابی بشیم رو هم نداشتیم. یک هفته‌ای به همین شکل گذش از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 172 تاريخ : پنجشنبه 15 تير 1396 ساعت: 6:58

به قول مهران مدیری عزیز و دوست داشتنی: " چقد کتاب می خونیم؟ مده که بعضی از جوونا ساعت ها تو خیابون دور دور میکنن، چقد کتاب میخونیم؟ مده که بعضی از خانوما از ماهی سی روز بیست و چها روزش رو تو آرایشگاهن، چقد کتاب می خونیم؟ مده که از یک شب تا پنج صبح ملت میرن تو فضای مجازی ساعت ها بیخودی می چرخن و دا از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 170 تاريخ : پنجشنبه 15 تير 1396 ساعت: 6:58

متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.

(چهار مگابایت)

"هامون قاپچی"

از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 164 تاريخ : سه شنبه 13 تير 1396 ساعت: 15:45

حیف این نسل لذت بچگیهاشونو نمیبرن! من هنوز یادمه پسرخاله ها و داییام میرفتن بالای درخت توت ومنم مثه اونا میرفتم وبعد التماسشون میکردم یکی منو بیاره پایین:)))یا با دختر عمه هام خاک گل میکردیم نون میپخشتیم...یا با دخترخالههام باغ میگشتیم ببینیم جایی مورچه مریض هست درمانش کنیم منم حوصلم سر میرفت پا میز از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 179 تاريخ : سه شنبه 13 تير 1396 ساعت: 15:45

مثل هر روز مشغول فوتبال بودیم. یکی از بچه‌ها توپ احمد رو شوت کرد و از بخت بدمون رفت تو خونه پیرزن همسایه، که خب مثل همه پیر زنای غرغرو از سر و صدای بچه‌ها بیزار بود، و نتیجه اینکه توپ چل تیکه احمد به فنا رفت. اون شب بازهم ما به خاطر احمد کتک خوردیم. راستش ما همیشه قربانی روابط زنای کوچه بودیم. مادر از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 166 تاريخ : سه شنبه 13 تير 1396 ساعت: 15:45

دانشجو کمک سایتی است مفید و کاربردی برای تمامی دانشجویان که ان شالله تا اول ترم بعد به طور کامل راه اندازی خواهد شد. خیلی خلاصه بخوام بگم: الف- خرید کتاب اون هم اول ترم، معمولاً یک کار سخت و فرسایشی برای تمامی دانشجوها بوده و هست. که خب دانشجو کمک سعی داره تا به کمک دانشجو بیاد و این مشکل رو برای ه از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 147 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 17:20

- به نظرتون اصلاً کلمه فرهنگ چه معنا و مفهومی داره؟  - وقتی بهتون میگن فرهنگ یاد چه چیزهایی می‌افتید؟ - فرهنگ رو به چند بخش تقسیم بندی می‌کنید؟ - طبق چه ملاکی یک کار رو فرهنگی محسوب می‌کنید؟ - اصلاً کار فرهنگی به نظرتون چه معنا و مفهومی داره؟  اگر خودتون هم سوالی به ذهنتون رسید مطرح کنید. و در مورد از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 156 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 17:20

آهای شماهایی که می‌گفتید کنکور داریم(روایت داریم یک هفته قبل کنکور نباید درس خوندا، باید فقط استراحت کرد.)؛ آهای شماهایی که می‌گفتید فصل فصلِ امتحاناته؛ آهای شماهایی که می‌گفتید ماه رمضونه؛ آهای شماهایی که از وقت فراخوان گله می‌کردید؛ فراخوان(گفتن نگین چالش ولی شما همون بخونین چالش.) خبرنگار شو از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 164 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 23:32

و ابتدای او آن بود که بر کنیزکی عاشق بود، چنانکه قرار نداشت، او را گفتند: در شارستان نشابور جهودی جادوگر است، تدبیر کار تو او کند. ابوحفص پیش او رفت و حال بگفت. او گفت: تو را چهل روز نماز نباید کرد و هیچ طاعت و عمل نیکو نباید کرد و نام خدای بر زبان نشاید راند و نیت نیکو نباید کرد، تا من حیلت کنم و ت از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 163 تاريخ : يکشنبه 4 تير 1396 ساعت: 19:20

و ابتدای حال او آن بود که در عرب با جمعی به قبیله ای برسید. دختر امیر عرب چون او را بدید فتنه او شد، که عظیم صاحب جمال بود - ناگاه فرصت جست و خود را پیش او انداخت. او بلرزید و او را بگذاشت و به قبیله دورتر رفت و آن شب بخفت. سر بر زانو نهاده بود، در خواب شد. موضعی که مثل آن ندیده بود بدید، و جمعی سب از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 179 تاريخ : يکشنبه 4 تير 1396 ساعت: 4:02

نقل است که چهل سال نخفت و نمک در چشم می‌کرد تا چشمهای او چون دو قدح خون شده بود. بعد از چهل سال شبی بخفت خدای را به خواب دید. گفت: بارخدایا! من تو را به بیداری می‌جستم در خواب یافتم. فرمود که ای شاه! ما را در خواب از آن بیداری‌ها یافتی. اگر آن بیداری نبودی چنین خوابی ندیدی.  بعد از آن او را دیدندی ک از کراماتنا...
ما را در سایت از کراماتنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maghagolg بازدید : 159 تاريخ : شنبه 3 تير 1396 ساعت: 6:15